چکیده:
داستانسرایی قدمتی به اندازه حیات فکری بشر دارد و طرح مسائل دینی، فلسفی، اخلاقی و اجتماعی و حتی روانی بهویژه در مقوله «بازگشت به خویشتن» در کهنترین آثار اساطیری - داستانی مشاهده میشود. منطق الطیر عطار نیشابوری (6 - 7 ق/ 12 - 13 م) با روایتی منظوم درباره سفر درونی گروهی از مرغان در طلب سیمرغ و گذر از هفت وادی سلوک، شاهکاری عرفانی به شمار میآید که مؤلفههای آن با دستاوردهای روانشناسی مدرن قابل تحلیل و تبیین است. درحقیقت پرندگان سالک برای رسیدن به «خودشکوفایی» و کمال، همان شاخصههای بنیادین دیدگاههای روانشناسان انسانگرا را در خود متبلور میکنند و مقام وحدت «سیمرغ» و «سیمرغ» تداعیکننده همان «کهنالگوی خویشتن» در نظریه یونگ است. این مقاله در پی بررسی و یافتن تناظرهای میان شخصیتپردازی و مراتب سفر معنوی مرغان در این داستان تمثیلی با دستهبندی الگوهای شخصیتی و فرایند کمال انسانها در دیدگاههای روانشناسان برجستهای چون کارل راجرز، آبراهام مزلو و گوستاو یونگ برآمده است که خود گویای پیوند میان ادبیات عرفانی و سلوک معنوی با دانش روانشناسی است.
نمایه نشر:
ارسنجانی حمیرا . (2024). رویکردی روانشناختی به شخصیتپردازی مرغان و مراحل سلوک در منطق الطیر عطّار. هفت آسمان, 87(26), 65-104