چکیده:
با توجه به افزایش فرقهگرایی مسلمانان در دهه یا دهههای گذشته، مخصوصاً در خاورمیانه، شاید اشکالی نداشته باشد که بپرسیم آیا امروزه تصور غلبه مسلمانان بر تفرقههای تاریخی و مذهبی شیعه و سنی اساساً ممکن است (حتی اگر چنین اختلافی را بسیار مطلوب بدانیم). رخدادهای پُرشمار اخیر «فرقهای» یا خشونتی که از مذهب ناشی میشود یا با مذهب توجیه میشود و سرکوب مستمر بسیاری از جوامع مسلمان به دست سایر مسلمانان (هم درون اختلافات فرقهای و هم بین این اختلافات در بسیاری از کشورهای دارای اکثریت مسلمان)، که به از دست رفتن جان بسیاری از انسانها انجامیده است، تردید و فقدان خوشبینی در این زمینه را موجه میکند. اما این تصویرِ نسبتاً تیره و تار نباید ما را از تلاش برای بهترکردن اوضاع و احوال مأیوس کند، هر قدر هم که مشکلآفرین باشد. به دیگر سخن، بدیلِ وضع موجود امروزه از نظر بسیاری از مسلمانان، دیگر پذیرفتنی نیست، چه بر اساس مبانی و دلایل اخلاقی و چه بر اساس مبانی و دلایل مذهبی/کلامی. بخشی از راهحل این است که استدلالهای عقلی و استدلالهای مبتنی بر واقعیت زیسته به سود غلبه بر فرقهگرایی مسلمانان پیشاپیش در قالب نظریه اسلام ترقیخواه مطرح بوده است.
نمایه نشر:
دودریجا ادیس . (2023). اسلامِ ترقیخواه، جهانوطن و معطوف به عدالت اجتماعی چگونه میتواند به غلبه بر فرقهگرایی کمک کند؟. هفت آسمان, 84(25), 45-52