واژه | زبان | معادل در زبان های دیگر |
---|---|---|
Hanuman |
فارسی: هانومن ، میمون ،خدایی که هندوها در صورت میمون می پرستند |
|
Haoma |
فارسی: هومه، گیاه مقدس، نماد موید آسمانی و پسر خداوند |
|
Har Kishan, Guru |
فارسی: گورو هر کیشان ، هشتمین پیشوای مذهبی سبک ها در سالهای ۱۶۶۰۶۴ |
|
Har Rai, Guru |
فارسی: گورو هر رای ، هفتمین پیشوای دینی سیکها در فاصله سالهای ۱۶۳۸ تا ۱۶۶۰ |
|
Har-mandir |
فارسی: هر ماندیر، معبد اصلی سیک ها در آمریتسار هند، معبد خداوند |
|
hara |
فارسی: ها را، معده یا شکم، منشأ نیروی زندگی در تعالیم مکتب بودایی دن |
|
harai |
فارسی: هارایی ، تطهیر، آداب تطهیر در دین شینتویی |
|
haraigushi |
فارسی: هارایی گوشی چوب یا پایه تطهير |
|
Hardwar |
فارسی: هار دور ، از اماکن زیارتی شمال هند |
|
Hare Krishna |
فارسی: هاره کریشنا ، ابتدای سرودی که پیروان نهضت احیای کریشنا می خوانند |
|
Hare Krishna Movement |
فارسی: نهضت هاره کریشنا ، از حرکتهای جدید دینی در آمریکا مبتنی بر تعالیم هندویی |
|
Hargobind/Hargovind, Guru |
فارسی: گورو ها رگوبیند، ها رگوویند، ششمین رهبر دینی سبک ها |
|
Hari |
فارسی: هاری، مهربان ، از القاب خداوند در ادیان هندویی و سیک |
|
Harijan |
فارسی: هریجان، بنده خدا، لقبی که گاندی به افراد بی طبقه هندویی داد |
|
Hariti |
فارسی: هاریتی ، الهه آبله نزد بوداییان |
|
Harivamsa |
فارسی: هری و امشا ، جزء نوزدهم یا الحاقی مهابهاراتا یا حماسه عظیم |
|
haroset / charoset |
فارسی: حروست ، میوه و شراب شب عید فصح |
|
Harranians |
فارسی: حرانیان، ستاره پرستان ساکن حران در نزدیکی مرز سوریه و ترکیه |
|
harrowing of Hell |
فارسی: اشفته ساختن جهنم ،روایت قدیمی گام نهادن حضرت مسیح به عالم مردگان و برزخ |
|
Harun/Aaron |
فارسی: هارون برادر حضرت موسى |
|
haruspicy |
فارسی: غیبگویی و پیشگویی در روم قدیم از طریق نگاه به امحاء و احشاء قربانی |
|
harvest rituals |
فارسی: آیین های مرتبط با برداشت محصول |
|
Hasidim |
فارسی: حسیدیم ، نهضت یهودی قرن دوم پیش از میلاد که مخالف یونانی وار کردن آداب یهودی بود؛ نهضت عرفانی اروپای شرقی که از افرادی زاهد و متقی تشکیل شده بود. |
|
haskala |
فارسی: حسکالا ، نهضت یهودی موسی مندلسون در قرن هجدهم |
|
Hasmoneans |
فارسی: مکابیان |
|
hatha yoga |
فارسی: انجام یوگای جسمانی |
|
Hathor |
فارسی: هاتور ، گاو آسمانی ، از خدایان قدیمی مصر |
|
haumai |
فارسی: هائومای ، فرد محوری و خود برستی نزد سبک ها |
|
Hauratat |
فارسی: هوروانات ، خرداد فرشته کمال و رفاه ، یکی از هفت ارواح خبر با امشاسپندان |
|
havan / hom |
فارسی: هاوان ، هوم ، تقدیم آتش مقدس به پیشگاه خدایان هندویی |
|
havdala |
فارسی: هود الا ، مراسم پایان روز سیت |
|
hawthorn |
فارسی: گیاه خفچه با ولیک، آرم مخصوص فستیوالهای جشن بهاران یا May Day طبق روایات مسیحی هنگام مصلوب نمودن عیسی تاجی از خار خفچه بر سر وی گذاشتند |
|
Hayashi Razan |
فارسی: هیاسی رازان (۱۵۸۳) تا( ۱۶۵۱) مشاور کنفوسیوسی دربار ژاپن |
|
Head temple | انگلیسی |
فارسی: سَر معبد |
Healing-Happy-Holy Organization |
فارسی: از اجتماعات جدید یوگای هندی که در سال ۱۹۶۸ در امریکا پایه گذاری شد |
|
Heart Sutra |
فارسی: سوترای دل ، از کتب مقدس مكتب ماهایانا |
|
hearth rituals |
فارسی: آداب اجاق (محراب خانگی )در دین هندویی |
|
Heavenly Masters (T'ien-shih) |
فارسی: تیین - شیه ، مشایخ آسمانی در دین تائویی |
|
Heavenly-Father |
فارسی: دیائوس پیتار ، پدر آسمانی |
|
Hebrew Bible |
فارسی: عهد عتیق |
|
Hebrew Scriphires |
فارسی: کتب مقدس عیرانی |
|
Hebrews |
فارسی: عبرانیان |
|
Hebrews, Epistle to the |
فارسی: رساله پولس رسول به عبرانیان در عهد جدید |
|
heder |
فارسی: حِدِر، مدرسه دینی پسران یهودی |
|
hegumen |
فارسی: رئیس دیر در کلیسای ارتدکس شرقی |
|
Heian Shrine |
فارسی: زیارتگاه هئیان در شهر كيوتو |
|
Heidelberg Catechism |
فارسی: سند پرسش و پاسخ دینی هایدلبرگ |
|
Heimdall |
فارسی: هایمدال از خدایان اسکاندیناوی |
|
hekdesh |
فارسی: هِقدِش ، وقف و خیرات مذهبی |
|
Hel |
فارسی: الهه جهنم در اساطیر شمال اروپا |
|
Helen of Troya |
فارسی: هلن قهرمان ترویا در آثار هومر |
|
Helena St |
فارسی: هلنا، مادر کنستانتین امپراتور روم که میگویند صلیب دار عیسی را پیدا کرد و در آنجا معبدی بنا کرد |
|
heliolatry |
فارسی: خورشید پرستی |
|
Hellenism | انگلیسی |
فارسی: یونانی گرایی |
Hellenists |
فارسی: مسیحیان یونانی زبان |
|
Helways, Thomas |
فارسی: توماس هلویز (۱۵۵۰ تا ۱۶۱۶) از جدایی طلبان انگلیس و حامیان غسل تعمید بزرگ بزرگسالان |
|
Hemachandra |
فارسی: هما چاندرا، مؤلف و محقق مشهور جینی |
|
Hemerken. Thomas/Thomasa Kempis |
فارسی: توماس همرکن اتوماس اکمبیس |
|
Hemerolgy | انگلیسی |
فارسی: علم سعد و نحس |
hepatoscpy |
فارسی: تقال و پیشگویی از روی جگر حیوانات ، جگربینی |
|
Hephaestus |
فارسی: هقانستوس خدای آتش وآتشفشان در یونان باستان |
|
Hephaistos/Hephaestus |
فارسی: هائیستوس |
|
Heracles and Ares |
فارسی: هرکول آرس ، خدایان جنگ در یونان باستان |
|
Herakleon |
فارسی: هیرا کلتون از عنوسی های اواخر قرن دوم |
|
Heretic | انگلیسی |
فارسی: بدعت گذار |
Hermas |
فارسی: هرمس از آباد کلیسای مسیحی مؤلف کتاب شبان در پاسخ به کتاب مکاشفات |
|
Hermes |
فارسی: هرمس خدای تجارت در یونان باستان و معادل مرکوری نزد رومیان |
|
Hermetic | انگلیسی |
فارسی: هرمسی |
hermits |
فارسی: جمعیت تارک دنیا |
|
Hermod |
فارسی: هرمود پسر اودیون و برادر بالدر در اساطیر اسکاندنیاوی |
|
Herod the Great |
فارسی: هرود کبیر ، پادشاه یهودیه در هنگام تولد حضرت عیسی |
|
Heroization | انگلیسی |
فارسی: پهلوانیت |
Hertzel, Theodore |
فارسی: تئودور هرتزل (۱۸۶۰ تا ۱۹۰۴) ، بنیانگذار صهیونیسم |
|
Heschel, Abraham Joshua |
فارسی: آبراهام جوشوا جزقل (۱۹۰۷ تا ۱۹۷۲)، متنفذترین متکلم یهودی در قرن بیستم |
|
Hesiod |
فارسی: هز بود شاعر یونانی قرن هشتم قبل از میلاد که سروده های فراوانی درباره منشاء جهان و تولد خدایان دارد |
|
Hestia |
فارسی: هستيا، الهه مطبخ خانوادگی و شهرها در یونان باستان |
|
Hesycham |
فارسی: فرقه ای از زهاد و معتکفین کلیسای شرق در قرن چهاردهم که در سکوت و نظاره روزگار میگذرانیدند |
|
Hevajra |
فارسی: هو اجرا ، از سنتهای باطن گرایانه یوگا |
|
hexagram |
فارسی: ستاره شش گوش داود نبی |
|
hexameron |
فارسی: افسانه خلق عالم در شش روز در سفر آفرینش با پیدایش تورات |
|
Hexamete | انگلیسی |
فارسی: مسدس |
Hexapla |
فارسی: کتاب مقدس شش ستونی که ترجمه های گوناگون در کنار هم چاپ شده اند |
|
Heyoka |
فارسی: هیوکا، دلقک قبیله افریقایی سیوکس که با مشاهده مرغ افسانه ای رعد و برق به قدرت مقدس دست پیدا کرده است. |
|
Hezekia |
فارسی: اشعیای نبی ، حزقیا (۷۲۹ تا ۶۸۸ ق. م.) |
|
Hicks, Ellias |
فارسی: الیاس هیکز (۱۷۴۸) تا ۱۸۳۰) متکلم کواکر و طرفدار الغای بردگی در آمریکا |
|
Hiei Mt |
فارسی: کوه هیه نی محل صومعه مكتب بندای |
|
Hierarchs | انگلیسی |
فارسی: پیشوایان،مشایخ،رؤسای روحانی |
hierarchy |
فارسی: سلسله مراتب و مدارج روحانیت مسیحی که عبارتند از پاپ اسقف اعظم، اسقف کشیش و غیره |
|
Hieratic | انگلیسی |
فارسی: (خط) کاهنی |
Hieromonk | انگلیسی |
فارسی: کشیش راهب |