واژه | زبان | معادل در زبان های دیگر |
---|---|---|
Midrash |
فارسی: میدراش شرح و تفسیر کتاب مقدس یهودی |
|
Midsummer Day |
فارسی: عيد سن ژان ، عید یحیی ، جشن تابستانی مسیحیان در ۲۴ ماه ژوئن |
|
Mikado |
فارسی: میکادو ، لقب امپراتور ژاپن |
|
Mikadoism |
فارسی: میکادوگرایی ، امپراتور پرستی |
|
Miki Nakayama |
فارسی: میکی ناکایاما ، بنیانگذار فرقه تِن ریکیو |
|
miko |
فارسی: میکو، زن جوان ، شمن زن واسطة ارتباط با ارواح |
|
mikoshi |
فارسی: میکوشی ، کجاوه (ارابه) مقدس حمل خدایان |
|
mikveh |
فارسی: میقوِه ، استحمام عبادی یهودیان به منظور کسب طهارت روحی |
|
Milarepa |
فارسی: میلاریا (۱۰۴۰ تا ۱۱۲۳)، از چهره های مقدس ثبت و شاگرد و مرید مارپا |
|
Millennial | انگلیسی |
فارسی: هزاره ایی |
Millennial | انگلیسی |
فارسی: کشیش |
Miller, William |
فارسی: ویلیام میلر (۱۷۸۲ تا ۱۸۴۹) خطیب و واعظ مشهور آمریکایی که در سال ۱۸۳۲ پیش بینی کرد جهان در سال 1834 به پایان خواهد رسید! |
|
Mimamsa |
فارسی: می مانسا، یکی از شش مکتب ارتدکس فلسفه هندویی |
|
Mimamsa Sutra |
فارسی: سوتره می مانسا |
|
Mimamsaka |
فارسی: میمانساکا ، پیرو مکتب می مانسا |
|
Mind, School of |
فارسی: مکتب ذهن ، نگ: شین - شونه |
|
mind-only |
فارسی: ذهن تنها ، فقط ذهن از اعتقادات محوری مکتب یوگاچارا در فلسفه بودایی هند |
|
mind-to-mind transmission |
فارسی: انتقال ذهن به ذهن ،شیوه تنویر بودایی استاد به شاگرد |
|
Minerva |
فارسی: مینروا، الهه صنایع دستی و هنری ، از خدایان سه گانه روم باستان |
|
Ming |
فارسی: مینگ، تقدیر ، از اسامی قدرت متعالی جهان در دین کنفوسیوسی |
|
Ming Tang |
فارسی: مینگ تئانگ ، معبد درخشنده |
|
Minhah |
فارسی: میخا، نماز بعد از ظهر یهودیان ،از نمازهای سه گانه پومیه |
|
Minhaj |
فارسی: میخاج، آداب و سلوک اجتماعات محلی یهود که به تدریج جرو احکام شریعت یهودی شدند |
|
miniatura garden/ pén tsai |
فارسی: باغ کوچک، نگ : پِن - تِسای |
|
Ministry | انگلیسی |
فارسی: روحانیت |
Minjung Sinhak |
فارسی: مینجونگ سینهاک ، الهیات مردم |
|
minor orders |
فارسی: مناصب فرودست کلیسای کاتولیک |
|
minor prophets |
فارسی: كتب انبیای دوازده گانه غیر از اشعیاء، ارمیاء و حزقیان نبی در عهد عقیق |
|
minyan |
فارسی: مینیان، حد نصاب ده نفری مردان یهودی برای تشکیل جلسات کنیسه |
|
Mire |
فارسی: منجلاب بدکاران پس از مرگ |
|
mirror |
فارسی: در اساطیر ژاپن یکی از سه شنی مقدسی که برای حکومت بر زمین به اولین امپراتور ژاپن داده شد. |
|
Miserere |
فارسی: طلب بخشش ، عنوان مزمور پنجاه و یکم که هنگام توبه و انابه خوانده می شود. |
|
misericord |
فارسی: مقرری راهبان صومعه ها |
|
Mishnah |
فارسی: میشنا ، بخشی از قلمرو ، مجموعه سنن و روایات شفاهی دین یهود |
|
Mishneh |
فارسی: میشنه ، مضاعف ، المثنی |
|
Mishneh Torah |
فارسی: میشنه تورات ، اثر عظیم ابن میمون فیلسوف یهودی شبه تورات |
|
misogy |
فارسی: میسوگی ، تطهیر مبتنی بر استحمام در دین شینتویی |
|
Missal | انگلیسی |
فارسی: کتاب عشای ربانی |
Missal |
فارسی: کتاب دعا ، کتاب عشاء ربانی |
|
Mission de Noirs |
فارسی: میسیون سیاهان ،از ادیان جدید آفریقایی |
|
missionary movements |
فارسی: نهضت های تبلیغی - تبشیری |
|
Mistletoe | انگلیسی |
فارسی: چوب دارواش |
mitamashiro |
فارسی: میتاماشیرو ، از نمادهای الوهیت در دین شینتویی |
|
miter / mitre |
فارسی: کلاه اسقفی ، تاج اسقفی |
|
Mithraeum |
فارسی: میترانوم ، میترا به های مهر |
|
Mithraism |
فارسی: میترائیسم ، مهرپرستی ، آیین مهر |
|
Mithras |
فارسی: میترا، مهر ، خدای کیش باطن گرایانه قدیم روم به نام میترائیسم |
|
Mitnageddim |
فارسی: میتنا گِدیم ، فرد مخالف معارض، مخالفت با یهودی گری سنتی در حرکت حسیدیم در لیتوانی |
|
Mito school |
فارسی: مکتب میتو با ایباراکی در تفکر ژاپنی |
|
Mitra |
فارسی: میترا، خدای مصاحب و ارونا در و داها، ایزد خورشید زرتشتیان |
|
mitre |
فارسی: تاج استفی، کلاه اسقفی |
|
Mitsumine |
فارسی: میتسومینه، معبد بزرگ شینتویی را این که حیوان محافظ آن یک گرگ است |
|
Mitzvah/Misva/Mizvah |
فارسی: میصوا، صواب ، حکم کتاب مقدس یا یک نفر حاخام یهودی |
|
mitzvoth |
فارسی: میصورت، جمع ميصوا |
|
Miwa, Mt |
فارسی: کوه مقدس میوا در نارای ژاپن |
|
Mixcoati |
فارسی: خدای ستاره قطبی در مکزیک باستان |
|
Miyazaki Shrine |
فارسی: معبد بزرگ شینتویی میازاکی در کیوتوی ژاپن که در آن امپراتور جیمو پرستش میشود |
|
mizuko |
فارسی: میزوکو جنین یا نوزاد مرده که نزد بودیستوه جیزو می رود |
|
mizuko kuyo |
فارسی: می زروکوکویو ، آداب دینی خاص فرزند سقط شده در دین شینتویی |
|
Mo tzu/Mo Ti |
فارسی: مو - تزو (مونی) (۴۷۹ تا ۳۸۱ ق. م.) |
|
mobites |
فارسی: موآبی ها، سامیان قدیم از نژاد مواب از نواده لوط نبی ای که در نزدیکی بحرالمیت زندگی میکردند. |
|
mochi |
فارسی: موچی ، کیک برنج شیستویی به محضر خدایان تقدیم می شود. که در معابد |
|
modalism |
فارسی: طور گرایی، اعتقاد به اینکه اقاليم للانه از اطوار پدر هستند. |
|
moderator |
فارسی: رئیس مجمع روحانیون در کلیساهای پرسبیتری |
|
Mogai |
فارسی: موگایی ، خالق زمین و آسمان نزد قبیله افریقایی کیکویو |
|
Moh Ti |
فارسی: موهتی ، از علمای اخلاق کنفوسیوسی |
|
moha |
فارسی: عشق به دنیا یکی از پنج ضعف اساسی روح بشر در تعالیم سیک |
|
Mohammedan Reality |
فارسی: حقیقت محمدیه |
|
Mohel |
فارسی: موحل ، کسی که از طرف خاخام مجاز به انجام عمل ختنه است. |
|
Mohenjo Daro |
فارسی: موهنجو دارو ، از مراکز تمدن باستان هند در ۲۵۰۰ ق م |
|
Mohism |
فارسی: مکتب فلسفی چین که توسط مو - تزو پایه گذاری شد |
|
Moiety | انگلیسی |
فارسی: نیمگان |
Moirae |
فارسی: الهه قسمت و سرنوشت در یونان باستان |
|
Moksha |
فارسی: موکشا، آزادی و رهایی آزادی نهایی |
|
moksha-dharma |
فارسی: موکشاد ارما ، یکی از دو قسمت مهابهاراتا |
|
Molinos, Miguel de |
فارسی: مولینس (۱۶۴۰ تا ۱۶۹۷ ) از عرفای کاتولیک اسپانیولی و مؤلف کتاب هدایت معنوی |
|
Moloch |
فارسی: مولوخ، بت کنعانیان که مردم فرزندان خود را به پای او قربانی میکردند |
|
Momony |
فارسی: نام آیین مانی (مانوی) نزد چینیان |
|
Monastic | انگلیسی |
فارسی: دِیرنشینی،رهبانی |
mondo |
فارسی: موندو، سؤال و جواب سریع در مکتب دن برای غلبه بر عقل آدمی |
|
Monism | انگلیسی |
فارسی: یگانه گرایی |
monkey doctrine |
فارسی: نظریه میمون در دین هندویی جنگ زدن روح انسانی به فیض نجات بخش ویشنو مانند چسبیدن بچه میمون به سینه مادر |
|
mono no aware |
فارسی: مونونو - آواری ، شگفتی همه چیز ، تجلی تأثیرات بودایی بر همه چیزها |
|
Monogamy | انگلیسی |
فارسی: تک همسری |
Monophonic | انگلیسی |
فارسی: تک آوایی |
Monophyite | انگلیسی |
فارسی: مونوفیزیت |
monophysite |
فارسی: تک ذات انگاری اعتقاد به اینکه عیسی مسیح به تنها دارای یک ذات است. |
|
monophysitism |
فارسی: اعتقاد به هم ذات پنداری عیسی با خداوند |
|
Monotheistic | انگلیسی |
فارسی: یکتاپرست |
monothelite |
فارسی: اعتقاد به اینکه تنها یک اراده (الاهی) در وجود عیسای متجسد (حلول یافته )وجود دارد |